امروزه موضوع کارآفريني و اشتغال زايي يکي از مهمترين مشکلاتي به شمار مي رود که اکثر کشورهاي جهان حتي کشورهاي توسعه يافته از تبعات آن رنج مي برند. در اين رابطه چنانچه بخواهيم علل اين معضل جهاني را مورد بررسي قرار دهيم، مي توانيم متناسب با شرايط و وضعيت کشورهاي مختلف، عوامل مشابه و بعضا متفاوتي را در بروز و تشديد اين وضعيت موثر بدانيم. به عنوان مثال: فقدان يا ضعف در تهيه طرحها و برنامه هاي اساسي و هدفمند براي اشتغالزايي، سياستگذاري هاي نا درست و غير اصولي، کم توجهي به موضوع اشتغال و فرهنگ کارآفري ...
امروزه موضوع کارآفريني و اشتغال زايي يکي از مهمترين مشکلاتي به شمار مي رود که اکثر کشورهاي جهان حتي کشورهاي توسعه يافته از تبعات آن رنج مي برند. در اين رابطه چنانچه بخواهيم علل اين معضل جهاني را مورد بررسي قرار دهيم، مي توانيم متناسب با شرايط و وضعيت کشورهاي مختلف، عوامل مشابه و بعضا متفاوتي را در بروز و تشديد اين وضعيت موثر بدانيم. به عنوان مثال: فقدان يا ضعف در تهيه طرحها و برنامه هاي اساسي و هدفمند براي اشتغالزايي، سياستگذاري هاي نا درست و غير اصولي، کم توجهي به موضوع اشتغال و فرهنگ کارآفري ...